شروانو (شَروانو) به قلم آمنه آبدار
پارت هفتاد و هشتم
زمان ارسال : ۱۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه
- اینجا با تو هم خیلی نامهربونه و قبولت نمیکنه؟
آهی کشید.
- این عمارت بزرگ برای تو هم به کوچیکی یه قفس شده؟
انگشت اشارهاش را جلو برد و نرم موهای لخت روی پیشانیاش را به گوشهای هدایت کرد.
بوی زندگی میداد، بوی عشق!
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
م
50واقعا دستت درد نکنه نویسنده چه پارت بلندی بود خیلی بیشتربودبجا بیست ودو تا پارت،خسته نباشی ...