به سردی یخ به قلم ملیکا کاظمی
پارت پنجاه و هفتم
زمان ارسال : ۳۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
***
«فصل پنجم»
«یک ماه بعد»
دستی به لباس سرخم میکشم.
در آیینه به خود نگاه میکنم، صاحب را میبینم. از پنجره وارد اتاق میشود.
سرد به او خیره میشوم. جلو میآید. نفس عمیقی میکشم. موهایم را مرتب کرده و روبه او میگویم: الک تو دستامه... حسابی عاشقم شده!
صاحب نیشخندی میزند و میپرسد: زال چیشد؟
نگاهی به دستکش در دستانم میاندازم، دستکش پارچهای که خیاط آن را
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه
00بیچاره زال نمیره 😢 باز صاحب چی درمورد مادرش گفت برفین چشماش بسته کسی نبینه شده عروسک صاحب رئیس کجاست 🤔 هنوز نمیدون پارات قبل کی شلیک کرد بیشتر کنجکاو شدم درمورد گذشته بدونم صاحب سمانه و جوزف 🧐
۴ هفته پیشKimia
00کار خوبی کرد اینو کشتا ولی باز صاحب چیچی تو مغز برفین چپونده که اینجوری شده😐😂 صاحب باور کن اینقدری که تو فوش خوردی هیچکی تو عمرش نخورده بخور نوش جونت بیشرف✨
۴ هفته پیشR
00یعنییییی چی شده پشمام😂🤦🏻 ♀️
۱ ماه پیشسحر
00عالی عالی🙏🙏
۱ ماه پیشم.ر
00🤩🤩
۱ ماه پیشبرفینِ زال
10یعنی با این کارِت گریه منو درآوردی. یعنی چی که به زال امیدی نیست نویسنده؟
۱ ماه پیشرمان خوان
10مثل همیشه عالی اما اگه میشه تو قسمت بعدی بیشتر توضیح بدید راستی آدام برفی کجاست🤨🤨 ممنون بابت زحماتت ملیکا ی عزیز
۱ ماه پیشNarges.g
00گیج کننده ولی جذاب
۱ ماه پیشرستا
10چرا همه چی یهو زیر و رو شد برفین چرا باز رفت سمت صاحب صاحب چی گفته ب برفین 😑
۱ ماه پیشآسیه
۱۶ ساله 20صاحب حقیقتو به برفین گفته یعنی چی گفته انقدربرفین تشنه به خون شده
۱ ماه پیشتمنا
30فکرکنم صاحب درمورد گذشته مادربرفین واتفاقاتش با برفین حرف زده ولی باتحریف و ب سودخودش
۱ ماه پیشنمیدونم
10خانوم کاظمی میشه یه توضیحی بدین من گیج شدن😵 💫
۱ ماه پیشملیکا کاظمی | نویسنده رمان
طبق اطلاعیه شما تا انتهای فصل پنجم که میشه انتهای نیمهی اول رمان، متوجه تمام اتفاقات میشید. فعلاً با رمان پیش برید.
۱ ماه پیشنمیدونم
00چشم ممنون
۱ ماه پیشفیونا
30چی شد؟ چرا یهو برفین از این رو به اون رو شد؟!
۱ ماه پیشنرگس
۲۱ ساله 20یهو خیلی گیج کننده شد برفین چرا وحشی شد یهو!
۱ ماه پیش
باران
۴۷ ساله 00اخی زال کشت؟ داستان الکی میشه اگربمیره😔