پارت پنجاه و سوم

زمان ارسال : ۲۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه


پلاک رو برام خوند، مشغول مرور کردنش توی ذهنم بودم که دوباره به حرف اومد و این‌بار با لحن مرموزی گفت: عوضش برام چی‌کار می‌کنی؟
- ‌چی می‌خوای؟
- ‌فردا شب رأس ده باهام تماس بگیر تا بهت بگم.
باشه‌ای گفتم و تماس رو قطع کردم.
کارت افسر مارنر رو از جیبم درآوردم و شماره‌اش رو گرفتم.
چند دقیقه طول کشید تا صدای جدی و در عین حال گرفته‌اش جایگزین بوق‌های ممتد شد.
- بفرما

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.