خیانتکار عاشق 3 به قلم فاطمه عبدالله زاده
پارت پنجاه
زمان ارسال : ۳۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
سری به نشونه فهمیدن تکون دادم و بدون اینکه بیشتر پیگیر احوالاتش شم، خودم رو به اتاق رسوندم؛ هایلی رو رسماً انداختم بیرون و بدون لباس عوض کردن مشغول آندریا شدم.
رشدش عجیب بود، به طرز باور نکردنیای روز به روز بزرگتر میشد و بغل کردنش سختتر...
صداهای نامفهومش حالا رنگ از واژههای در هم و برهم گرفته بودن و با زحمت سعی میکرد کلمات معنیدار بسازه.
عروسک تکشاخی که ها
فاطمه
10رویا از سر کلی شقی و نترس بودنش همش تو دردسر میوفته***بدبخ