پارت پنجاه

زمان ارسال : ۳۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه


سری به نشونه فهمیدن تکون دادم و بدون این‌که بیشتر پیگیر احوالاتش شم، خودم رو به اتاق رسوندم؛ هایلی رو رسماً انداختم بیرون و بدون لباس‌ عوض کردن مشغول آندریا شدم.
رشدش عجیب بود، به طرز باور نکردنی‌ای روز به روز بزرگ‌تر میشد و بغل کردنش سخت‌تر...
صداهای نامفهومش حالا رنگ از واژه‌های در هم و برهم گرفته بودن و با زحمت سعی می‌کرد کلمات معنی‌دار بسازه.
عروسک تک‌شاخی که ها

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    10

    رویا از سر کلی شقی و نترس بودنش همش تو دردسر میوفته***بدبخ

    ۱ ماه پیش
  • مها

    40

    کاش زودتر برگرده ایران خیلی شلوغ کاری کرده ممکنه لو بره چرا سر کله آراد و کامیار و رایان پیدا نیست

    ۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.