پارت دوم

زمان ارسال : ۴۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

هوف و کوف مرد بعد از تماس، با دست کشیدن به موهایش باب میل زن نبود‌‌ که شاکی شد و سعی کرد خودش را دوباره به سینه‌ی تخت و بازوهای تنومند مرد برساند.


_خیلی بدی‌‌‌... تو چرا از من شبیه اون اجل بی وقت و موقع نمی ترسی؟


مرد بدو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.