پارت هشتاد و دوم

زمان ارسال : ۸۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

******
دست هایش می لرزیدند!گوشه‌ای مانتویش را که روی رانش قرار گرفته بود،چنگ زد.نه یک بار ،نه دوبار،با استمرار اینکار را انجام می داد.میخواست از دست تنش های ذهنی اش رها شود.کف دستش عرق کرده بود ودائم فکرش را می سنجید.سبک وسنگین میکرد اما ته دلش می دانست که کفه‌ ای ترازو بیشتر طرف درست بود.
هیچ ایرادی نداشت،حداقل می توانست یک زن را نجات بدهد.زنی که روزی اورا دشمن خونین خود می دانست.ف

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    بالاخره روی اصلیشون نشون داد و راستشو گفت و پروانه عزیزم مسخره کرد 😡وایییی یعنی چی میشه پارت بعد؟ کاشکی هوتن یا مهرداد. برسن نجاتش بدن😍عالی بود مرسی فرگل جونم ❤️💋

    ۳ ماه پیش
  • اسرا

    00

    یکی بهم بگه حامی پروانه برای چی میخاااااااد🙏❤

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.