تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت هفتاد و ششم
زمان ارسال : ۲۵۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
پروین کلافه از جا بلند میشود و لیوان صدرا را هم از روی میز برمیدارد. بیشتر هدفش این است که میدان را خالی کند تا صدرا دنبالهی حرفهایش را نگیرد. میترسد بحث به جایی برسد که مجبور به قول دادن یا قسم خوردن بشود و این اصلا به نفعش نیست.
- خوبه خوبه. چند سال رفته دانشگاه، فکر میکنه منم متهمم؛ هرچی میگم میچرخونه میذاره تو کاسهی خودم. هی واسه من اولا، دوما ردیف میکنه؛ نجیب باش
اسرا
00سلام نویسنده پارت ۷۶تکرار۷۵عزیز۳پارت گذاشته شد