پارت هفتاد و ششم

زمان ارسال : ۲۵۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

پروین کلافه از جا بلند می‌شود و لیوان صدرا را هم از روی میز برمی‌دارد. بیشتر هدفش این است که میدان را خالی کند تا صدرا دنباله‌ی حرف‌هایش را نگیرد. می‌ترسد بحث به جایی برسد که مجبور به قول دادن یا قسم خوردن بشود و این اصلا به نفعش نیست.
- خوبه خوبه. چند سال رفته دانشگاه، فکر می‌کنه منم متهمم؛ هرچی می‌گم می‌چرخونه می‌ذاره تو کاسه‌ی خودم. هی واسه من اولا، دوما ردیف می‌کنه؛ نجیب باش

1469
474,914 تعداد بازدید
2,219 تعداد نظر
239 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    00

    سلام نویسنده پارت ۷۶تکرار۷۵عزیز۳پارت گذاشته شد

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    موقع کپی و پیست کردن پارت‌ها متاسفانه پیش میاد.🙏🏻🌺

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید