پارت پنجم

زمان ارسال : ۲ روز پیش

وقتی نشستم صدای حرف هایشان را میشندیدم ولی جرعت سر بلند کردن نداشتم

مگر میتوانستم؟

هیچ نمیفهمیدم

این ماشین جلوتر میرفت و بقیه پشت این ماشین

تمام مردم روستا از خانه هاشان بیرون امده بودند



هروقت ارب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید