پارت هفتاد و هفتم

زمان ارسال : ۵۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه

ناگهان گیره‌ی رونیکا درخشید و تبدیل به تاج شد.

سپس با سرعت تیرهایی سمت دست راست پرتاب کرد.

دست راست از دیدن تاج و تیرهای که به سمتش پرتاب میشدند حسابی شوکه شد و به سرعت شروع به مقابله با تیرها کرد.

به محض این اتفاق گلوی رونیکا رها شد و او توانست پس از چند سرفه نفس بکشد.

در این هنگام آتریسا از دور شروع به تیر انداختن کرد و همزمان فریاد زد:

- تو چشماش ن

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Fatemeh

    00

    ممنون بابت قلم زیبایی که داری، منتظر باقی آثارت هستم عزیزم 👏🏻🌷

    ۱ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    مرسی فاطمه جان💖🙏🥰

    ۱ ماه پیش
  • نیلوفر آبی

    00

    خیلی معرکه بود عالی تموم شد صدحیف که تموم شد از نظر من نقطه ضعف نداشت خانم نویسنده عزیز خیلی قشنگ بود هردو جلدش شما رمان دیگه ای تورین سبک ندارید از زحمات شما ممنونم برقرار باشید

    ۲ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    ممنون عزیزم که تا این جا همراهم بودی و همیشه با نظرات قشنگت بهم دلگرمی دادی☺️😚فعلا اثر جدیدی ندارم💖

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.