پارت چهل و هفتم

زمان ارسال : ۵۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

مهوا شوکه و مبهوت نگاهش کرد. کار از کار گذشته بود و دیگر به هیچ طریقی نمی‌توانست حقیقت را از حامی پنهان کند. ناباورانه با صدایی مرتعش گفت: تو بگو من چکار کردم که این‌همه دشمن شدی باهام؟ که میگی گم‌شم از زندگیت برم؟! تو نبودی قسم می‌خوردی همه‌جوره پام وامیستی؟ تو نگفتی نمی‌ذاری آب تو دلم تکون بخوره؟! پس چی شد؟ داری منو از چشم حامی میندازی، از خودتم بگو... بگو چقدر نامردی! بگو من اولی نیست


دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Ftm

    ۲۳ ساله 10

    حنانه عاشق آرش بوده ب نظرم آرشم عاشق مهوا بوده چیزی ک حس میکنم امیدوارم درست باشه منتظر پارت بعدیم نگار جون میشه تعدادپارتگذاری و بیشتر کنی ممنون🙏🏻🌹

    ۲ ماه پیش
  • م

    20

    کاش میزاشتن یه کتک مفصل بخوره امیر ،بااینکه بخاطر خودش اینکاروکرد اما بخاطر این همه پرروییش دیگه حتی دلیلش سرطان یا ایدز هم داشته باشه قابل قبول نیست برای من

    ۲ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    خوشم میاد همگی منتظر بودین این پارت امیر کتک بخوره دلتون خنک بشه😄😄😅 ممنونم که همراهم هستی و نظر میدی تا انرژی بگیرم😘

    ۲ ماه پیش
  • ساناز

    00

    💋💋💋

    ۲ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    سانازجون ممنون که شده حتی با چندتا ایموجی، بهم این انرژی رو میدی که مشتاق رمان و دنبال‌کننده هستی 😘😘😘

    ۲ ماه پیش
  • مریم گلی

    00

    یعنی چی اول نامزد حنانه بوده،بعد با مهوا بوده ،الانم با نفرت باهاش حرف میزنه ،کلا با خودش چند چنده امیر،تازه با دختره رابطه هم داشته ،ممنونم نگار جون 🙏♥️💓♥️

    ۲ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    ممنون که نظراتتون رو میگین، همراهم هستین و انرژی میدین. همراهیتون باعث افتخاره🙏🏻♥🌹

    ۲ ماه پیش
  • مریم

    00

    رفتار امیر گستاخی محضه حالا هر دلیلی داشته باشه

    ۲ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    ممنون که با خوندن هر پارت، نظرت رو میگی عزیزم. این احترام و ارزشی که قائل میشین ستودنیه🙏🏻♥

    ۲ ماه پیش
  • محیا

    10

    امیرجان یه مشت درست حسابی میخورد تو دهنش ساکت میشد من دلم خنک میشد اما حیف که کتکشو نخورد ، مردک چلغوز🙏🏻

    ۲ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    بیچاره امیر... همه‌تون به خونش تشنه‌اید😅

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عالی بود مرسی نگار جونم 😍بالاخره حامی همه چی رو فهمید😍وایییی حامی چقدر مهوا دوست داره ای جونم😍❤️یعنی حنانه قرار چی بگه؟

    ۲ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    خواهش می‌کنم عزیزم. در مورد نظرات و حدساتون چیزی نمیگم میترسم اسپویل بشه😄 فقط میگم عاشقتونم که اینقدر انرژی میدین😘

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.