به سردی یخ به قلم ملیکا کاظمی
پارت سی و چهارم
زمان ارسال : ۸۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه
سر میزی که زال نیز آنجا بود رفتیم. نمیدانم چرا اما من هیچ از چهرهی او خوشم نمیآمد. دلم نمیخواست حتی برای یک ثانیه تحملش کنم.
من از زال متنفر بودم و او را بیشتر از الک میدیدم.
الک و زال با هم دست دادند، لحنشان صمیمی نبود. البته زال هیچگاه با هیچکس صمیمی نبود.
الک هم انگار بعد از همنشینی با او سرد شده بود. سرد بودن برای الک همانند آتشی بود که یخ میزند.
گفته بودم، در ای
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
ملیکا کاظمی | نویسنده رمان
مطمئن باشید مسیر رمان طوری پیش میره که چه اون دسته مخاطبهایی که زال و دوست دارن و چه اون دسته که الک و دوست دارن در آخر از نتیجهی کار راضی باشن.
۳ ماه پیشفاطمه
00برفین تازه داشت عاشق میشد و همینطور پشیمون که الک هم اون عشق و هم اون پشیمونی از بین برد چی میشد الک دورغ که برفین شروع کرد البته با دلیل الک نمی گفت آن را از بین می برد 😔 یعنی زال عاشق برفین میشه 🤔
۳ ماه پیشKimia
00خرس تنبل نظر نداری دست از حرص دادن برفین برداری؟🤣 کوتاه بیا برادر😞😂
۳ ماه پیشستاره
20خرس فقط قطبی اونم فقط زالشون😂😂
۳ ماه پیش.
50ولی برفین و زال خیلی بهم میان کاش زال عاشق برفین شه
۳ ماه پیشفیونا
40یعنی من عاشق این خرس بی شعورم😂❤️🤌🏻 حتی برفین هم در مقابلش کم میاره🌝
۳ ماه پیش
آذر
11نههه دیگههه قرار نبود برفین عاشق الک بشه نویسنده جان خواهش میکنم نگا بیشتریا دوست دارن زال و برفین باهم باشن و عاشق شن نه برفین با الک