ماه زخمی به قلم روژان کاردان
پارت هفتاد و دوم
زمان ارسال : ۲۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
اما هوایی برای تنفس نبود. انگار بین خلأ گذشته و حال گیر افتاده بودم. خودم رو مقصر میدونستم. من سالها بود نتونسته بودم خودمو ببخشم. شاید اگر من اون روزا…
با ضربهای که رو صورتم فرود اومد و دردی که تا استخون صورتم حس کردم انگار به خودم اومدم و نفس بلندی کشیدم.
به چشمای ترسیدهی پندار خیره شدم. بغض کردم و خودمو تو بغلش انداختم. به جای تمام این سالها که شونهای نداشتم و کسی رو
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آیرین
00نویسندجذاب رمان عاااااالییی 💋