پارت چهل و پنجم

زمان ارسال : ۵۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

آرش نگاه از حامی گرفت و مشغول باز کردن روسری از دور بازوی امیر شد و گفت: درآر پیراهنت رو، باید زخمت رو تمیز کنم. تا فردا عفونت می‌کنه.
امیر سعی داشت به اطرافش نگاه نکند و مشغول باز کردن دکمه‌های پیراهنش شد. رکابی سفیدرنگش، جذب اندام ورزیده‌اش بود و لکه‌های خون، رویش نشسته بود.
حامی جلو آمد و نگاهی به لوازم پانسمان انداخت و گفت: خوبه باز اینجور چیزا داشتن! بخیه لازم نیست؟
امی


دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ساناز

    00

    ❤️❤️❤️❤️

    ۲ ماه پیش
  • م

    10

    چقدر لجبازه امیر حداقل به آرش میگفت چه مرگشه

    ۲ ماه پیش
  • محیا

    10

    کاش امیر بگه دردش چیه ، چرا اینجوری رفتار میکنه

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.