پارت صد و دوم :

نزدیکش شدم، روی همان کاناپه‌ی قبلی نشستم.
- فرهاد کی تا حالا برخلاف میلش کاری کرده که این سری دومش باشه؟
بغض در گلویم لانه ساخت.
- تو عروسی ... تو عروسی، تو یه اتاق پیروز گیرشون انداخته. اونم تو یه شرایط بد، فرهاد آدم سستی نبود که با دو سه تا پیک مشروب از خود بی خود بشه و برای خودش این دردسر رو درست کنه.
کمی به جلو متمایل شدم.
- مگه بار اولش بود که مشروب می‌خورد. هر کی هم ندو

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۰۹ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.