پارت بیست و چهارم

زمان ارسال : ۹۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه

***

«فلش بک»

چهار روز قبل، شب مهمانی...

نگاهی به مرد ناشناس روبه رویم انداختم. چهره‌ی ترسناکی داشت و چشمانش خاطرم را می‌آزرد.

- من و یادت هست عروسک؟!

چشم بستم، مگر می‌شود فراموشش کنم.

او کسی بود که پیوسته ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.