گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت دویست و شصت و پنجم :
مغرورانه نگاهش را به من دوخت:
-کدوم پشهای جرئت میکنه به یه خوناشام حمله کنه؟!
لبخند روی لبهایم کمرنگ شد و با تردید پرسیدم:
-یعنی پشهها ما رو نیش نمیزنن؟
از جا برخاست و پشت لباسش را تکان داد:
-بیشتر از یه ساعته داری تو این جنگل راه میری. حسِ گزیده شدن بهت دست داد؟
چشمهایم از شدت تعجب و خوشحالی گرد شد. اگر میدانستم به محض خوناشام شدن از شر نیش پشه خلاص میشو
مطالعهی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۰۸ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.