پارت سی و دوم

زمان ارسال : ۵۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه


در حالی که کنترل اشک‌هام رو از دست داده بودم، با عجز نالیدم: چرا کشتیش؟ اون ممکن بود جواب سوال هام رو بدونه!
اسلحه رو رها کرد و کنارم روی دو تا زانوش نشست،
دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و اشک هام سرازیر شدن؛ دستش و دور کمرم حلقه کرد و بغلم کرد، در حالی که موهای چسبیده به پیشونیم رو نوازش می‌کرد به آرومی و ملایمت دم گوشم زمزمه کرد: اون فقط یه تله بود.
با بغض گفتم: اما تنها را

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.