پارت سی

زمان ارسال : ۵۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه

منتظر جواب یا واکنشش نموندم و از اتاق خارج شدم.
تهدیدم الکی نبود، بدون رایان آتش ویرانگریم رو به خرمن هر کسی که دیدم کشیدم و بدون آندریا... واقعاً نمی‌خواستم حتی تصور کنم چه بلایی سر روحم میومد.
حالا اون بچه مرز بین تاریکی و روشناییم بود.
***
در حالی که قدم‌های برهنه‌ام رو در امتداد آسفالت خشک و سرد زمین می‌کشیدم، با یه دست لبه‌های کتم رو به هم نزدیک کردم و اون یکی دستم و ر

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.