خیانتکار عاشق 3 به قلم فاطمه عبدالله زاده
پارت سی
زمان ارسال : ۹۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
منتظر جواب یا واکنشش نموندم و از اتاق خارج شدم.
تهدیدم الکی نبود، بدون رایان آتش ویرانگریم رو به خرمن هر کسی که دیدم کشیدم و بدون آندریا... واقعاً نمیخواستم حتی تصور کنم چه بلایی سر روحم میومد.
حالا اون بچه مرز بین تاریکی و روشناییم بود.
***
در حالی که قدمهای برهنهام رو در امتداد آسفالت خشک و سرد زمین میکشیدم، با یه دست لبههای کتم رو به هم نزدیک کردم و اون یکی دستم و ر
ثریا
10عالی