پارت دویست و بیست

زمان ارسال : ۷۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

مکثی کرد و ادامه داد:
- مامان بعد از دستگیری تو زندان نشسته وقایع رو کنار هم گذاشته و فهمیده تمام کسانی که از روز اول مدام دستگیر می‌شدن، تهش می‌رسیده به خونه‌ها و آدم‌هایی که شمس براشون بسته و کارتن برده بوده. چون چند تا واسطه این بین بودن، اصلاً به فکرش نرسیده بوده کار شمس باشه. در واقع شمس گزارشش رو می‌داده به رکن دو، اون‌ها فردی رو که شمس شناسایی کرده بوده زیر نظر می‌گرفتن، خو

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • م

    20

    خیلی سخت شد داستان،علی حق داره وتابان هم بهش اعتماد داره ،ایرج اگه حرفاش راست باشه باز درمقابل فریدون وعموش نمیتونه مقاومت کنه

    ۲ ماه پیش
  • فرناز نخعی | نویسنده رمان

    🥰🥰🥰

    ۲ ماه پیش
  • سارا

    10

    مغزم دیگ کشش نداره 😂

    ۲ ماه پیش
  • فرناز نخعی | نویسنده رمان

    ای جونم عاشق این هنگ کردنهاتونم😂🥰

    ۲ ماه پیش
  • ساناز

    00

    🧡🤎💙🩵💜❤️💛💚

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.