پارت صد و نود و هفتم

زمان ارسال : ۸۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

نفس عمیقی کشیدم و درحالی‌که نوک کفشم را به یک برآمدگی سفت روی زمین می‌کوبیدم ساکت ماندم. او چند لحظه صبر کرد و گفت:
- تا اینجا به نظرم داره واقعیت رو می‌گه. هنوز خیلی چیزها مونده که بفهمیم، اینکه چرا طلاقت داده و چرا رفته خواستگاری یه دختر دیگه، اما حسم اینه که دوستت داره، تو هم دوستش داری. بذار حرف بزنه بعد تصمیم بگیر که اگه خطایی کرده، ارزش داره به خاطر این علاقه ازش بگذری یا نه.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ساناز

    10

    ❤️❤️❤️

    ۳ ماه پیش
  • سارا

    10

    علی داره بینشون ریش سفیدی میکنه 😂

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.