پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت نود و نهم :
چشمکی حوالهام کرد.
- بهت نمیآد از این حرفها بزنی. میل ندارم و این صحبتها.
تمام تلاشم را کردم لبخند بزنم. شوخی کنم.
- گمونم کار هورمونهامه، انگاری تو اشتهام اختلال ایجاد کردن.
بی پرده، با تحکم گفت:
- یا میآی و این غذا رو میخوری. یا خودم میآم اونجا و دونه دونه با قاشق غذا میذارم دهنت.
با لاقیدی شانه بالا انداخت.
- انتخاب با خودته.
بی حوصله، از جایم ب