پارت ده

زمان ارسال : ۲۹۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

صدای کلید انداختن کسی در قفل در باعث شد از اتاق بیرون بروم. در باز شد و مات و مبهوت به احسان چمدان به دست خیره شدم.
- سلام، رسیدن بخیر.
چمدان را کامل داخل آورد و بعد از درآوردن کفش‌‌‌هایش به سمتم آمد.
- سلام، هلاکم از خستگی.
لبخند ماسیده شده‌ام را جمع و جور کردم و گفتم:
- تا یه دوش بگیری شام رو می‌کشم.
سری تکان داد و همان‌طور که دکمه‌‌های پیراهنش را باز می‌کرد نگاه

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.