پارت شصت و پنجم

زمان ارسال : ۴۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

رسیدیم به رستوران مورد علاقه‌ی میترا. جالب بود برام! میترا همیشه با داد و بیداد به شاهرخ می‌گفت:
-کی گفته تو عاشق منی؟ تو فقط عادت کردی، همین.
اما مگه همین که همیشه شاهرخ می‌بردمون رستوران مورد علاقه‌ی میترا، غذای مورد علاقه‌ی میترا رو سفارش می‌داد، همه‌ی تلاشش رو می‌کرد تا همه چی باب دل میترا باشه عاشق بودن به حساب نمی‌اومد؟!
تو رستوران مشغول غذا خوردن بودیم که
میت

487
110,675 تعداد بازدید
346 تعداد نظر
78 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آیرین

    10

    عالیه عالی

    ۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید