پارت صد و بیست و پنجم

زمان ارسال : ۸۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه




شهیاد را با هزار بدبختی خواباند و سرجایش گذاشت. کودک چند روزی بود بی‌قرار شده و مدام با کله خودش را روی زمین می‌کشید. مادرها می‌گفتند دندان کرسی درمی‌آورد که آن‌قدر کلافه است. دوباره هم بدقلق و غرغرو شده بود. کامل از کنار رختخوابش بلند نشده بود که صدای تلفن برخاست. روی زمین می‌خواباندش یهو از تخت خودش را پایین نیندازد. سمت تلفن خیز برداشت تا صدایش شهیاد را نپراند. سرعتش ب

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.