پارت چهارم

زمان ارسال : ۱۱ روز پیش

حامد تک فرزند بود ولی من یه خواهر و یه برادر کوچیک‏تر از خودم هم داشتم. اما رابطه‏ی بین من و حامد خیلی صمیمی‏تر از رابطۀ من با برادر خونیم بود. تقریبا داشتم دبیرستان رو تموم می‏کردم که یه روز حامد با ذوق اومد و گفت که تونسته از دانشگاه اتریش بورسیه ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید