پارت پنجم

زمان ارسال : ۱۰۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

حامد با دهن پر از نون گفت:
- فاویف؟
خندیدم و گفتم:
- حالا بلافاصله هم جواب من رو ندی اشکالی نداره، لقمه رو قورت بده که منم بفهمم چی می‌گی.
لیوان آبش رو سر کشید و گفت:
- عذر می‌خوام. تاجیک؟
ته موندۀ پیاله سوپم رو سر کشیدم و سرم رو به نشونۀ مثبت تکون دادم.
ادامه دادم:
- خودش بود. بهش پیام دادم که ای‌کاش نمی‌دادم. من پیام دادم که فقط اطلاع بدم و خیر سرم هماهنگ کنم

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    00

    داره خوب پیش میره

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.