پارت هفتاد و ششم

زمان ارسال : ۴۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

صورتشو نزدیک صورتم اورد و با عصبانیت گفت :
- مطمئنی؟
یه ابرومو بالا انداختم. مثلا این دوتا اسکل میخواستن چیکار کنن؟
تا اینو گفتم چند نفر مرد که پیراهن های نیم آستین پر از طرح های رنگ و وارنگ تنشون بود و به طرز جاهلانه ای دست ها و گردنشون پر تتو بود از راهروی پشت یکی از کانتینر ها بیرون اومدن.
روی صورت چند نفرشون جاهای زخم و بخیه بود و چند تاشون واقعا هیکلی و عضلانی بودن.

456
67,204 تعداد بازدید
591 تعداد نظر
88 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۱۰ ماه پیش

سلام، این یک پیام خوش آمد گویی برای شماست😎
امیدوارم از رمان جدیدم خوشتون بیاد وَ مثل همیشه با همراهیتون بترکانید🤭😂
بیاید باز هم کنار هم یه داستان باحال دیگه رو رقم بزنیم❤️🥰💃🏻

وَ
ازتون میخوام قسمت نظرات کامنتای با مزه برام بذارید😂💃🏻

حانیا بصیری : ۸ ماه پیش

بچه ها همونطور که من و سبکم رو می‌شناسید هیچ موقع برای رمانام عکس شخصیت انتخاب نمیکنم اما یه ویدئو و کلیپ های کوتاهی‌ که وایب شخصیت هارو میده براتون تو پیجم استوری میذارم. خواستید اونجا فالو کنید 🌱🤍

حانیا بصیری : ۷ ماه پیش

⭕دوستان توجه کنید ⭕
از این به بعد رمان از حالت سکه ای خارج شده و فقط با خرید اشتراک میتونید بخونید ❤️
و اینکه مرسی از همه ی پیامای قشنگتون ببخشید که نمیتونم تک، تک جواب بدم و خوشحالم که تا اینجای رمان انقدر به دلتون نشسته 💮

حانیا بصیری : ۵ ماه پیش

دوست داشتید توی چنل تلگرامم عضو شید آیدیش هست Hania_basiri
اونجا بیشتر باهمیم❤️

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    برو پایین توضیح بده از این بالا میخواد همه چیز رو بگه از چسپلاخ تپه😅😅

    ۱ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    هورااااا لئون هم ماتیلدامون دوست داره که از خبر مرده بودنش ناراحت شد😍😍😎عالیییی بود مرسییی حانیا جونم 💋💋

    ۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید