پارت بیست و ششم

زمان ارسال : ۹۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

ناگهان ایستاد و به عقب برگشت، در حالی‌ که چشم‌هاش هیچ محبت و دوستی‌ای رو قاب نگرفته بودن، زیرلب گفت: با هم شروع کردیم، با همم تمومش می‌کنیم، ولت نمی‌کنم!
لب‌هام رو با پوزخند تلخی باز کردم و گفتم: به‌خاطر پول و عذاب دادن آراد بهمون خیانت کردی و بعد به‌خاطر کمک به فرار من رامتین انداختت زندان؛ به‌خاطر کدومشون برگشتی؟
- جفتشون...
به لبخند کمرنگ و مرموز روی لب‌های قرمزش چشم

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مژان

    10

    عالی بود

    ۴ هفته پیش
  • مژان

    10

    عالی بود

    ۴ هفته پیش
  • مژاو

    10

    عالی بود

    ۴ هفته پیش
  • راپونزل

    ۲۵ ساله 10

    این پارت هم مثله بقیه پارت ها فوق العاده بود😍👌🏻

    ۳ ماه پیش
  • هستی

    40

    کاش پارتا بیشتر بود انقد تو خماری نمیموندیم🥲

    ۳ ماه پیش
  • سهیل

    ۲۷ ساله 30

    خیلی عالی بود..این رمانو بینهایت دوست دارم

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.