ماه زخمی به قلم روژان کاردان
پارت بیست و یکم
زمان ارسال : ۲۳۱ روز پیش
سری بیخیال برای خودم تکون دادم و گفتم:
-من الآن فقط به نظافت نیاز دارم، نه فکر به معمار و معماری این خونه.
دوشی گرفتم و به اتاقم رفتم. میخواستم یهکم استراحت کنم تا بریم پیش مونس خانم. چشمامو بستم و به خواب عمیقی رفتم. ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سیتا
00خیلی باحاله پونه میگه فکر می کردی پنداره داره نازت میکنه از بس این صحنه تکراری شر تو اکثر رمان ها