آن سبو بشکست به قلم مریم جاری
پارت سی و چهارم :
سرمدی هم میدانست که مهرداد، پُربیراه نمیگوید اما قبل از آمدن او، پدر هامون را با بخشیدن نیمی از پولی که برای سند خانه مانده بود، از شکایت منصرف کرده و قول پیگیری و جبران داده بود، و در سوی دیگر هم قصد داشت ضرر وارده به خودش را با متهم کردن مهرداد، وصول کند، اما با شنیدن جملهی آخرِ مهرداد، ترسید که صاحبخانه طمع کرده و برای سرکیسه کردن، به شکایت و تحت فشار گذاشتنش ترغیب شود؛ از این
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۱۷ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
ندا
10عالی