پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۸ روز پیش

مرز میان اخم و لبخند شمیم همیشه کوتاه بود و مَثَل "آب روی آتش" که می‌گفتند مصداق دقیقی بود برای حال این لحظه‌اش... از مهر پدر همسرش شرمنده شد و لب گزید:
ـ شما باید ببخشید‌، منم خیلی تند رفتم و اصلاً نفهمیدم چی گفتم. راستش رو بخواید این رفت و آمد مکررِ مهرداد...
مهرداد حوصله‌ی باز شدن این بحث و نصیحت‌های پرتکرار پدرش را نداشت؛ از این جهت دستش را پشت کمر شمیم گذاشت و دور از چشم پدرش

63
12,913 تعداد بازدید
20 تعداد نظر
39 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

مریم جاری : ۲۰ ساعت پیش

دوستان همراه در vip، اومدم با یه خبر خوش😍...

امشب علاوه بر پارت ۳۷، دو پارت ۳۸ و ۳۹ هم به عنوان هدیه براتون ارسال میشه. امیدوارم از خوندنش لذت ببرید. منتظر نظراتتون هستم🌺🙏

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید