پارت بیست و ششم

زمان ارسال : ۷۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

شمیم سر چرخاند و به چشمان مهرداد بُراق شد و با قهر و غضب گفت:
ـ حرف نمی‌زنی، حتی عذرخواهیت هم ظاهریه... تو بیش‌تر داری سرزنشم می‌کنی و به جای طرف‌داری از من، از رفتار ناپسند پدرت دفاع می‌کنی.
ـ بد برداشت نکن و بگیر بشین. کار پدرم صددرصد خطا بوده و شکی توش نیست. ولی قبول کن رفتار تو هم دست‌کمی از اون نداشته. واقعاً نمی‌فهمم چرا به خاطر یه تیکه گوشت، کاری کردی که پاشن و از خونه‌مو

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.