پارت بیست و سوم :

برای چندمین بار از افسوسِ این‌که قادر نبود زمان را به عقب برگرداند و کمی بیش‌تر مدارا کند، آهی کشید و از فکر چند ساعت پیش و آن مهمانی کذایی بیرون آمد.
البته ذهنش فقط برای لحظه‌ای کوتاه از آن‌چه پیش آمده بود، تهی می‌شد، زیرا که اصل دلخوری‌اش از حرفی بود که مهرداد در جمع خانواده‌اش گفته بود و شمیم به هیچ شکلی قادر به درکِ چراییِ آن نبود. آخر مهرداد تابه‌حال خرده‌ای به او نگرفته بو

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۳ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۲۵ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.