گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت چهل و پنجم
زمان ارسال : ۳۰۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
در تکتک اتاقهای موجود در آن راهرو را گشود و نگاهی به سرتاسر اتاق انداخت؛ اما کسی آنجا نبود. بیسیمش را مقابل دهانش گرفت و گفت:
-چندتن از نیروها بیان تو سردخونه. اینجا کامل باید بررسی بشه.
نگاهش به انتهای راهرو خورد؛ برانکاردی آنجا قرار داشت که شخصی روی آن خوابیده بود و ملحفهی سفیدرنگی تا روی صورت آن شخص را پوشانده بود.
به نظر میرسید جسد باشد. ولی جسد در راهرو چه میک