مردمک سفید به قلم سحر حاجیوند
پارت پنجاه و هفتم
زمان ارسال : ۵۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
حالا دیگر خیال جمع بودم که هرچه دیدم راست بوده و عرشیا نقشش را خوب بازی کرده.آن لحظه تنفرم از عرشیا لابلای حس پیروزی عمیقم گمشده بود. از یکطرف دلم میخواست خیانتش زاییده خیالاتم باشد و مانند سابق دوستش داشته باشم و از طرفی دیگر راضی از سرنخ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فاطمه
20ای بابا نمیشد میزاشتی سهراب حرفش تموم میشد بعد پارت تموم میشد خدایی خیلی کوتاه بود