پارت سی و چهارم

زمان ارسال : ۷۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

مهوا سرش را پایین انداخت و چهره‌اش در هم شد. حامی همان اندازه که مهربان بود و ملاطفت به خرج می‌داد، به وقت عصبانیت، جدی و ترسناک می‌شد. تشر که می‌زد، زبان دخترک بند می‌آمد و حرف‌هایش را از یاد می‌برد. همین خشم کنترل‌نشدنی، آن حادثه‌ی تلخ را رقم زده بود.
مهوا نگاهش را از دست مشت‌شده‌ی حامی بالا برد و به چشمانش خیره شد. چطور این چشمان تیره و نافذ، گاهی آرامش می‌داد و گاهی ترس به ج


دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • محیا

    00

    آرش سر صبح دم خونه مهوا چیکار میکنه؟؟ چرا نمیشینه سرجاش

    ۲ ماه پیش
  • ساناز

    00

    خوب من که هم یک عمر تاوان خواندم هم مجهور عشق خواندم حالا چه کنم😁

    ۳ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    ای جانم... پس از اون خواننده‌های همیشگی و قدیمی رمانای من هستی. خیلی افتخار می‌کنم به داشتنتون مهربون، ممنونم🥰😘❤❤

    ۳ ماه پیش
  • رویا

    10

    پارت خیلی کوتاه بود یا من خییلی مشتاق بودم چرا انقد طول میکشه آخه تا پارت بعدی🫠 دستت طلا نگار جون❤️🌹

    ۳ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    عزیزم... پارت امشب رو طولانی‌تر گذاشتم. خوش بشینه به نگاه قشنگتون، ممنون از انرژیت ❤😘

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.