پارت سوم

زمان ارسال : ۲۰ روز پیش

با صدای خانم سهروردی، دختری که مهرداد حالا متوجه شده بود نامش «شمیم» است، دست از رکوعی که به آکواریوم کرده بود برداشت و رو به جمع ایستاد.

نگاه مهرداد از غفلت و مشورت پدر و مادر او بهره برد و روی صورت سفید و چشمان شب‌رنگ و درشت شمیم لغزید. < ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید