آن سبو بشکست به قلم مریم جاری
پارت دوم
زمان ارسال : ۸۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
یک نگاه گذرا کافی بود تا نظرش جلب شود، از اینرو گوشیاش را درآورد و با کسی که ظاهراً فرزندش بود، همصحبت شد:
ـ ماشین رو قفل کن و بیا بالا... حالا تو بیا، اگر نپسندیدی میریم جای دیگه... بیا بابا جان، این یکی مثل قبلیا نیست.
کمی بعد د ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
خوب
00خوب