پارت هفده

زمان ارسال : ۷۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه

سه شنبه‌‌ی هر هفته باشگاه سوارکاری... این برنامه‌ی ثابت او بود! با یک کت مشکی دنباله دار و شلوار چسبان کِرم رنگی بر روی زین نشسته و حواسش را کاملا به اسب قهوه‌ای اش داده بود.
تک اسبِ توی مانژ، گام‌های محکم و بلند بر می‌داشت و سوارش با حفظ کاملِ تعادل، نگاهش را به مقابلش داده بود. اسب ماهرانه به دور یک دایره‌ی فرضی می‌چرخید و با حرکت هر کدام از سُم‌هایش مقداری ماسه‌ی نرم را تا زانو


رمان مافیایی مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوندی در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان رمان مافیایی مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوندی در دنیای رمان https://novelonline.ir

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • عسل

    ۱۷ ساله 00

    ببینم چرا میگید سورن نچسبه شخصیت به این جذابی من عاشق کارکتر منفی ام آزاده جون سورنو بسته بندی کن بیام ببرمش به درک که نمیخوانش 😂 غیرتی شدمااا

    ۲۰ ساعت پیش
  • عسل

    ۱۷ ساله 00

    به قرآن مجید خودم این جلالی رو از پنجره پرت میکنم پایین 🔪🔪😂

    ۲۰ ساعت پیش
  • ایلما

    00

    اگه سورن بلایی سر جلالی حراف نیاره قطعا خودم اینکارو میکنم😕😂هدایتی بخت برگشته م داره واسه خودش نمی میکنه واقعا هنوز متوجه نشده چی ب چیع🤦 ♀️

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    جلالی حرافه اما کارش درسته واسه همین سورن تحملش می‌کنه😅

    ۱ ماه پیش
  • مهشید

    00

    جلالی که میگه دُرساژ یا اینکه میگه شکارتون گاو بزرگی هم بوده😂واقعا خیلی بامزس خیلی هم شبیه سلمانه به خصوص اونجا که میخندید و یهو از اسب ترسید

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    واقعا خود خودشه😅

    ۱ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    به به خوش برگشتی❤️🖤💃😎خیلی خیلی عالی مرسی😍معنی درساژ نمیدونستم مرسی🖤💋بدبخت کیکو از گلوش پایین نرفت چیکار داری بهش دلش میخواد آنقدر کالری بخوره تازه خیلی خوشمزه تو هم بخور😝🤭

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مرسی عزیزم😍😍با سورن کم کم آشنا میشید و شاید خیلی ها بالاخره دوسش داشتن🙈 درسته بی رحم و خشنه ولی خب شغلشه مجبوره😂

    ۲ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    جناب تفلون کجا متوجه شدی همش داشتی ب مادرت فک میکردی ،جالب اینجاس لقمه همه روهم میشماره

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    سورن واقعا نیاز داره تفلون باشه😅 اول به خاطر نوع تربیت و شخصیتشه دوم هم اینکه اگه اجازه بده همه باهاش دوست باشن و مغرور بازی درنیاره کسی ازش حساب نمی‌بره.گذشته از اینا بیمار هم که هست🥲

    ۳ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    دقیقا سیس ی مافیا ترسناک رو داره 😎💀

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    به به😎

    ۲ ماه پیش
  • ساناز

    00

    💋💋💋💋

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😍💚

    ۳ ماه پیش
  • مهلا

    00

    ☠💜

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    🔥🖤

    ۳ ماه پیش
  • آمینا

    00

    خوش برگشتی بانو🥰وای چقدر این سورن نچسبه واقعا تحمل کردنش چه سخته😐😐

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مرسی عزیزم😍 ولی من عاشق کاراکترهای منفی‌ام🙈

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.