پارت شصت و دوم

زمان ارسال : ۸۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

حرف‌های منطقی بارمان همه را تحت تاثیر قرار داد، چرا که جن‌های جنگلی همیشه دنبال منفعت خودشان بودند.

کوپال برای تبرئه کردن خودش دهان کوچکش را گشود و شروع به دفاع از خود کرد.

- کوپال هرگز به اون شیاطین خدمت نمیکنه چرا که پدر و مادرش رو آدم‎های تاریکی کشتن. تازه کوپال عاشق شاهزاده است و بهش دروغ نمیگه.

الینا نخودی خندید و شروع به مزه پرانی کرد.

- خوش به حالت

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نیلوفر آبی

    00

    عالی بود خسته نباشید

    ۳ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    مرسی از مهربوووونیت😍

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.