پارت سی و دوم

زمان ارسال : ۲۵۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه



تکیه بر ئه‌دا نگاهم را به جوی آب گرفته بودم و با فکری مشوش، لنگان قدم بر‌می‌داشتم. باد سردی می‌وزید و تار موهایی که از زیر سربند بیرون آمده بود را به هوا می‌برد. با صدایی مردانه سرم را بالا گرفتم و به دو مردی که سمتمان می‌آمدند نگاه کردم. ئه‌دا چشم‌هایش را ریز کرد. نور ماه آن‌قدر بود که تاته را بشناسد حتی اگر نور مهتاب هم نبود، ابهت مردش را در دل شب تشخیص می‌داد. با دیدن تاته

80
24,363 تعداد بازدید
69 تعداد نظر
114 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید