تو عاشق نبودی به قلم سمیه هرمزی
پارت چهل و دوم :
دلمنمی خواد به چشمهاش نگاه کنم و چشم به لپ تاب سرم رو تکون می دم که بفهمه یعنی «نه».باز می پرسه:پس چی؟
شونه بالا می ندازم
-فکر نمی کردم خوشت بیاد.منتظر بودم یه چیزدیگه بشنوم.حتی جوابامم آماده کرده بودم تو ذهنم.به نظرنمی یومد آدمی باشی که با کار زن موافقه
ریشخندی می زنه و با شست گوشه ی ابروش رومی خارونه.نگاه زیر چشمیم رو هم می گیرم ازش.گاهی نگاه کردن بهش می ترسونتم
-چرا فکر
ساناز
10❤️❤️❤️