ماه زخمی به قلم روژان کاردان
پارت پنجاه و پنجم
زمان ارسال : ۵۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
چندین بوق پشت هم خورد، اما کوهیار جواب نداد. نفسم رو پر صدا بیرون فرستادم و گوشی رو گذاشتم کنار پاتختی تخت و به شیوا نگاهی انداختم. آخه کسی که چند روزه از زندان اومده با کی چت میکنه؟ اونم این همه مدت! سری تکون دادم و رفتم بیرون تا ببینم برای شام پونه میخواد چیکار کنه و کمکش
کنم.
پندار رو دیدم که رو مبل نشسته و عمیق و با اخم به تلویزیون نگاه میکنه. جلو رفتم و لبخندی زدم ولی متوجه
زهرا
10سلام وایی کی اخه تو اون دهات فیلم گرفته شیوا پست فطرت میمون کلی بلا سراین دختر تورد لازم پرو خانم تلبکارم هست😤 مرسی از پارت عکس اون عجوزه با پونه هم بزار لژفت