تو عاشق نبودی به قلم سمیه هرمزی
پارت هفده :
راستین انگار داره عقلش رو از دست می ده نگاهش ناباور بین مادر و خاله اش می ره و می یاد.سعی می کنه به خودش مسلط باشه.موهای لخت ریخته شده تو پیشونیش رو عقب می زنه،
-خاله ما هم برای همین می گیم نباید با این خانواده وصلت کنه.
ناهید خانم ابرو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Z
20داره کم کم از افسون خوشم میاد