تو عاشق نبودی به قلم سمیه هرمزی
پارت شانزده :
هنوز به من نرسیده حسین آقا راستین رو از پشت می گیره.مامان و آذر جیغ می کشن و ناهید خانم فریاد می زنه:بس کنید دیگه.
محمد با ناراحتی تمام به ناهید خانم رو می کنه:ما شرمنده ایم.اما وصلت با این خانواده به هیچ عنوان ممکن نیست.ما اگر از اول می دونست ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم
30به نظرم افسون خیلی مظلومه