پارت هفتاد و یکم

زمان ارسال : ۶۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

آب دهنمو با صدا قورت دادم و گفتم :
- خب... چیز خیلی مهمی نیست.
سرعتش بیشتر شد، جوری که احساس کردم دیوانه وار داره رانندگی میگه.
- مهمه.
مضطرب از شیشه بیرونو نگاه کردم. بوی خون میومد.
یه مسیر نسبتا طولانی رو با سرعت بالا طی کردیم و جایی که ماشین متوقف شد یه لوکیشن مثل صحرا های دور افتاده مکزیکوسیتی توی سریال برکینگ بد بود!
همه جا تا چشم کار می‌کرد خاک و تپه های خاکی بود، ی

456
67,168 تعداد بازدید
590 تعداد نظر
88 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۱۰ ماه پیش

سلام، این یک پیام خوش آمد گویی برای شماست😎
امیدوارم از رمان جدیدم خوشتون بیاد وَ مثل همیشه با همراهیتون بترکانید🤭😂
بیاید باز هم کنار هم یه داستان باحال دیگه رو رقم بزنیم❤️🥰💃🏻

وَ
ازتون میخوام قسمت نظرات کامنتای با مزه برام بذارید😂💃🏻

حانیا بصیری : ۸ ماه پیش

بچه ها همونطور که من و سبکم رو می‌شناسید هیچ موقع برای رمانام عکس شخصیت انتخاب نمیکنم اما یه ویدئو و کلیپ های کوتاهی‌ که وایب شخصیت هارو میده براتون تو پیجم استوری میذارم. خواستید اونجا فالو کنید 🌱🤍

حانیا بصیری : ۷ ماه پیش

⭕دوستان توجه کنید ⭕
از این به بعد رمان از حالت سکه ای خارج شده و فقط با خرید اشتراک میتونید بخونید ❤️
و اینکه مرسی از همه ی پیامای قشنگتون ببخشید که نمیتونم تک، تک جواب بدم و خوشحالم که تا اینجای رمان انقدر به دلتون نشسته 💮

حانیا بصیری : ۵ ماه پیش

دوست داشتید توی چنل تلگرامم عضو شید آیدیش هست Hania_basiri
اونجا بیشتر باهمیم❤️

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • S

    00

    ماتیلدا وارد عمل می شود 😁😁

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عالی بود مرسی حانیا جونم😍😍چه سریع پیداش کردن ایول😈😍

    ۲ ماه پیش
  • آمینا

    00

    ای بابا چه بزن بزنی شد

    ۲ ماه پیش
  • حانیا بصیری | نویسنده رمان

    مرسی که زیر هر پارت نظرتو برام میذاری عزیزمم❤️

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید