زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت صد و نهم
زمان ارسال : ۲۳۴ روز پیش
نیمخیز شد و تعظیم کرد:
- من و ببخشید قربان؛ دیگه تکرار نمیشه.
رو ازش گرفتم و راه افتادم.
و خب... از اونجایی که شدیدا به صدای بلند حساسم، کاب و کوب گامهای تند و پرشتابش رو پشت خودم شنیدم.
هرچقدرم که بخوای از سروصدا فرار ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
طیبه
۶۱ ساله 00عالی ولی خیلی درمدرسه دستمون