مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت صد و ششم
زمان ارسال : ۷۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه
معین کمی مات نگاهش کرد. درماندگی و اضطراب توی چهرهی او به خصوص مردمکهایش دیده میشدند و احساس کرد دلش پایین میریزد. خیلی دلواپس لب زد:
- چیزی شده؟
- حالا میگم بهت...
رو به حاج حسین که حالا داشت با یک مشتری دیگر صحبت میکرد، برای جلب توجهاش با صدای بلندی گفت:
- عمو جان خدانگهدارت. خسته نباشی!
- به این زودی میری دخترم؟
- بله یه سری کار دارم باید انجام بدم.
- در
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
گوگولی واقعا ریسک شجاعتش بالا بود🤭
۳ ماه پیشZahra
۲۵ ساله 00دلم سوخت اختلاف عقیده هاشون داره شروع میشه🥲
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بیشتر اینکه معینِ با ادب و حساسمون تاااازه میخواد با ادب واقعی فریال آشنا بشه😅
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 10عالیییی عالیییی مرسیییی ❤️ایول کار فریال خیلی درست بود 😍فریال تو هم نگران نباش اگه پسر باشه همه حلوا حلواتم میکنن مخصوصا قمرالملوک و سحر شک ندارم عروسی میگیرن😁😝🤭
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه در نظر قمر و سحر که پسر داشتن فریال مهم نیست... اونی که ادامه دهندهی نسله فرهاده نه فریال🙈
۳ ماه پیشرویا (دلتنگ عطا)۹
00واقعا ؟ من فکر میکردم اگه پسر بشه وضعیت ارث و میراث تغییر میکنه 😐
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره عزیزم بچهی فریال که از نظر خونی ربطی به خانوادهی مظفری نداره
۳ ماه پیشنیلوفرسامانی
00جواب معین در مورد میزان شهامتش عاااالی بود🤣🤣🤣
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعیت عجیبی بود😂
۳ ماه پیشآمینا
00میدونی به چی فکر میکنم به اینکه حامله شدن فریال هم دامن فرهاد بخت برگشته رو میگیره عطا که نمی تونه دوماد رو فحش کش کنه به فرهاد میزنه.یعنی به در میگه دیوار بشنوه🤣🤣
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
کلا هر اتفاقی بیفته فرهاد بدبخته😁
۳ ماه پیشسمیرا
00طفلی معین..فریال اون روشو داره نشون میده بلاخره هول همدیگه بودیم🫠😂😂بی تربیت شده
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
معین قراره تازه باهاش آشنا بشه🙈👌🏻
۳ ماه پیشسمیرا
00😪😂😂😂
۳ ماه پیشستاره
10عجب واکنشی به به آین بشرخیلی آرومه البته بروزنمیده ها،کاری کرده کارستون معین خان،هفت خان رستم که ردنکرده خان جدیدبراخودش تراشید،حالاعطافک میکنه عمداخواسته میخشابکوبه یابگه قدرت دسته منه💪شرعی وقانونی
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
معین عطا رو ناک اوت کرد😂
۳ ماه پیشسمیرا
00معین😂😂😂😂
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
هنوز نفهمیده چی به سرش اومده😂
۳ ماه پیشسمیرا
00🫠🤣🤣خیلی خنده دار خواهدبود واکنش اعضای خانوادشون عطا سحر مصطفی بابا مامان معین فرهاد وو😂ورضا
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واکنش مرتضی: نگفتم بهتون میم عین لاشیه؟😂
۳ ماه پیشمنیر
00خدا به خیر کنه، از این ور عطا از اون ورم مصطفی 😉🤕
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
دارید به منم استرس وارد میکنید🤣
۳ ماه پیشنسترن
00فقط خدا به دادتون برسه😂😂
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
همین!😂👌🏻
۳ ماه پیشرویا (دلتنگ عطا)
00مردم چیه عطا رو چیکار کنن 🤣🤣
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
معین خودش عین خیالش نیست بعد ماها استرس عطا رو داریم😂
۳ ماه پیشپرنیا
00وبهترین دیالوگ امشب ،توچندتاشکم زاییدی ک انقدحس مادرانه داری😂دمتگرم فریال آخه آدم انقدخونسردسری دستتو بذاری رو شکمش🤭چقدم بچه دوستداشتی ورونکردی،ولی خداروشکرقبل عقدخودداری کردی عموکه خیلی بدمیشد🤪
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
دیگه فکر کن ادب معین توی چه مرحلهایه که همه چی واسش قفله بیچاره
۳ ماه پیشپرنیا
10باوجودبی حسی ک داری آقای معینی ولی ازت ممنونم ک انقد پشتوانه بودن روبلدی 👌☺️ ولی خیلی من دوستدارم وقتی عطا میفهمه بازم میگی انقدشجاع بودم توخونه خودش بچه گذاشتم توشکم دخترش؟؟!!خدابرسه بدادت😂😂😂😂
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
این هنوز نفهمیده عمق فاجعه کجاست😂😂😂
۳ ماه پیشاسرا
00حالاکی مصطفی جمع میکنه تبریک جناب معین الدوله ولی جوابش به فریال درباره شجاعت عالی🙏
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا شجاعه🙈
۳ ماه پیشمرجان
۱۸ ساله 00باورم نمیشه آنقدر عادی برخورد کرد بابا این معین خیلی صبور و پوکره خب یکم شوکه میشدی یااز خوشحالی و ذوی میمردی یا چمیدونم اصن میزدبه سرت دادوبیداد میکردی که توغلط کردی حامله ای یه اکشنی چیزی😂😂🤣🔥🔪
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خب معین گوگولی و ناناسه کاریش نمیشه کرد😍ولی بیا اون ور دنیای رمان، اون یکی رمانم رو بخون ببین سورن چقدر وحشیه😂
۳ ماه پیشمرجان
۱۸ ساله 00ای بابا دیگه چیکارش کنیم معینه دیگه چاره ای نیست باید باهاش بسازیم😂😂😂دارم میرم شروع کنم مهمیزهای سیاه رو خواهررر🏃🏻 ♀️🏃🏻 ♀️🏃🏻 ♀️
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
معین یه مرد آروم و متینه😍
۳ ماه پیش
ایلما
00چ شیر تو شیری شد 😐میزان شجاعتت وبرم بشر😂ولی سخته برخورد دیگران نسبت ب این موضوع