پیانولا به قلم مرجان فریدی
پارت هفتاد و پنجم :
_خوبی؟
سرم را بالا آوردم و به میکائیل چشم دوختم. حس میکردم تنم را در دیگ آبجوش میشویند:
_آر...آره.
خونسرد تکیهاش را از دیوار گرفت.
_ح...حرفاش رو شنیدی؟
مستقیم نگاه جدیاش را میخ چشمانم کرده بود:
_آره، تا یه جاهایی.
نفس عمیقی کشیدم، حس میکردم وزنهای از روی دوشم برداشته شده.
به پله ها اشاره کردم:
_من برم.
خواستم از کنارش بگذرم که دسته کیفم را گرفت
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۶۱ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
70خزان کم کم داره با خوده واقعیش آشتی میکنه و تازه شروع ماجراست منتظر سوزوندن این عمه و فامیلا توسط خزان و میکائیل باشیددد
۶ روز پیشلیلی
13-4واییی چقد دلم خنک شداااا ، پیش خودش میخواست خزان و کوچیک کنه ولی خودش نیست و نابود شد بدتر🤣🤣🤣 دمت گرم خدایی😁💛
۶ روز پیشMahi
93ولی از نظرم این دوتا بهرین زوج ها هستن 🫀🙂 بهتر از ویونا و رستاک، بهتر از ویولت و روحان، بهتر از همراز و آیوار، بهتر از ترساو سردین، بهتر از دنیز و میلاد، بهتر از پنج کلاهداران... عاشقشونم 💖💎💃
۷ روز پیشMahi
60ولی مرجان حیف موز نبود خدایی؟ 😕 بابا تصورمو از موز خراب کردی که 😥🤣
۷ روز پیشMahi
40اخ خیلی خوب بود 🤣🤣 یعنی عاشق ضایع کردنشم
۷ روز پیشمبینا
30وای عالییی بوددددچه خوب قهوه ایش کرددد 🥹🥹🥹🤣
۷ روز پیشفرشته
۱۷ ساله 40آدم با آفتابه آب بخوره ولی انقد ضایع نشه😂
۷ روز پیشfr
20چرا موز🤣🤣
۷ روز پیشسما
50بعد از خوندن پارتای قبلی و تا حد مرگ اشک ریختن جوری که نفس نمیتونستم بکشم براشون الان تو وضعیت ایولل خوب زدی تو دهنش خاصی هستم 😌🤲بهت افتخار میکنم خزان
۱ هفته پیشayla
70چرا میکاییل داره روز به روز جذاب تر میشه آخه:))))
۱ هفته پیشayla
20ایول خزان😂😂😂😂
۱ هفته پیشh
30فقطط موزززز بچه ... همینی ک خزانمون گف😊🤝
۱ هفته پیشزری
50خودمونیما عجب سلیطه ایه ها خزانمون😁 و البته که من این نوع دختر رو ترجیح میدم🤍💜
۱ هفته پیشآزاله
10آخیش چه دلم خنک شد
۱ هفته پیش
فریما
30خزان و میکائیل یه تنه کل این خاندان کیهان که مثلا یه تریلی نمیتونه اسمشو بکشه رو له میکنن فقط باید دست به دست هم بدن البته اگه میکائیل مارو نخوره😂😌